بابا لنگ دراز
بابا لنگ دراز با نام اصلی بابا لنگ دراز من (به ژاپنی: 私のあしながおじさん، Watashi No Ashinaga Ojisan) یک مجموعه تلویزیونی انیمه ژاپنی است که در سال ۱۹۹۰ بر مبنای رمان بابا لنگدراز به قلم جین وبستر ساخته شدهاست. انیمیشن بابا لنگدراز بخشی از مجموعه تئاتر شاهکار جهان است. بابا لنگدراز در سال ۱۹۹۰ جایزه بهترین فیلم تلویزیونی را از آژانس فعالیتهای فرهنگی کودکان ژاپن دریافت کردهاست.
بکوب رو ادامه مطلب...
انیمهٔ بابا لنگدراز که توسط استودیو ژاپنی نیپون انیمیشن ساخته شدهاست؛ در بین کشورهای آسیایی و اروپایی از محبوبیت خاصی برخوردار است. ماجرای دختری باهوش و سرزنده به نام جودی که در یک پرورشگاه نگهداری میشود. در اوایل مجموعه سختگیری خانم مدیر که زنی جدی میباشد را به تصویر میکشد. در ادامه جودی آبوت به کمک حامی خود وارد مدرسهٔ خصوصی میشود که جودی از حامی فقط نامی بیشتر نمیداند (آقای جان اسمیت). آقای جان اسمیت شخصیتی پنهان در داستان دارد و جودی فقط سایهای از آقای جان اسمیت را در ذهن خود دارد؛ سایهای بر روی دیوار با پاهای دراز که او را بابا لنگ دراز میخواند. جودی آبوت با کمکهای آقای جان اسمیت به دانشگاه وارد میشود در دانشگاه به سختی درس میخواند تا فاصلهٔ فرهنگی خود را با همکلاسی هایش کم کند. مجموعه بابا لنگدراز از جاودانهترین انیمههای قدیمی میباشد، کارتونی با داستانی قدرتمند و شیوا که فقر و سختی کودکان یتیم را به تصویر میکشد.
جودی آبوت
دختر شاد و باهوش ۱۵ ساله (در اوایل)، که پدر و مادرش زمانی فوت کردند که او هنوز نوزاد بود و جان او را شهر نیویورک پیدا میکند و او را به کالج یادبود لینکلن میفرستد. جودی نمیداند که جان اسمیت در اصل چه کسی است، ولی او را «بابا لنگدراز» مینامد. با این حال، به نظر میرسد که او تنها خانوادهاش است. او بسیار سخن میگوید و عاشق داستان گفتن است. در این انیمه حضور جودی مانند پیپی جوراببلند، با داشتن موی قرمز و نوارهای چسبیده که در نهایت با آقای اسمیت ازدواج میکند است
سالی مکبِراید
دختر خجالتی اما شیرین که یکی از هم اتاقیهای جودی در دبیرستان یادبود لینکلن است. قد او کمی پایینتر از متوسط در حدود ۱۵۵ تا ۱۵۶ سانتیمتر است. او دوست خوبی برای جودی میشود و از جولیا فاصله میگیرد چون همیشه به دلیل کمی اضافه وزن توسط او مسخره میشود. این یعنی اینکه سالی، جودی را بیشتر دوست دارد. در رمان "دشمن عزیز" اثر بعدی همین نویسنده ،به سالی بعنوان شخصیت اصلی داستان ، پرداخته میشود.
جولیا پندلتون
دانشجوی ثروتمند و مغرور، او تقریباً بلند و یکی از هم اتاقیهای جودی در دبیرستان یادبود لینکلن است. جولیا برادرزاده جرویس پندلتون است و هم سن جودی است. قد او حدود ۱۶۴ تا ۱۶۶ سانتیمتر است.او سرانجام با جیمی مک براید ، برادر سالی مک براید ازدواج میکند.
جوانا اسلون
مدیر خوابگاه که جودی در سالن فرگوسن زندگی میکند، و تمایل به قرار دادن یک ماسک از ظلم و ستم و خشم برای پنهان کردن آنچه که او واقعاً احساس میکند، وجود دارد. او بدش میآید که او را «خانم» خطاب کنند، چرا که هنوز مجرد است. با این حال به نظر میرسد که میخواهد ازدواج کند.
جرویس پندلتون
عموی جولیا پندلتون است. او بر خلاف دیگر پندلتنها که به لباس و پول و مادیات اهمیت میدهند، علاقه چندانی به مادیات ندارد.
مری
از کارکنان پرورشگاه سنت جورج است. او یک زن قوی با شوخطبعی و با قدرت است، و توسط کودکان ستایش میشود.
جیمی مکبراید
برادر بزرگسالی است، او در تیم فوتبال دانشگاه پرینستون بسیار محبوب است. وی به جودی علاقهمند میشود اما جودی تنها او را دوست خود خطاب میکند.تا جاییکه بالاخره متوجه میشود جودی به شخص دیگری علاقهمند است ، به جولیا که از همان ابتدا او را دوست میداشته ، روی می آورد و سرانجام این دو باهم ازدواج میکنند.
لئونورا فنتون
هم اتاقی جدید جودی است. او ۱ سال بزرگتر از جودی است. او پس از یک مرخصی از مدرسه به دلیل بیماری سِل به مدت یک سال به کلاس جودی بازگشت. او در شعر و ورزش موفق است، او یک بازیکن معروف بسکتبال است. جودی در اوایل او را دوست نداشت چرا که رمانی را که جودی نوشته بود را مورد انتقاد قرار داد.
کاترین
مدیر پرورشگاه جان گریر بود، کودکان در یتیم خانه از اون متنفر بودند چرا که او بیش از حد سختگیر به نظم و انضباط بود. با این حال، بچهها در واقعیت او را دوست داشتند.
بچه ها من اینو 3 سال پیش دیدم اما صداش هنوز تو ذهنمه داشتم می نوشتم کلا اومد
خب از ویکی پدیا
بعدا داستانشو می زارم