پارت 11 بیلارم

sarina-사리나 sarina-사리나 sarina-사리나 · 1399/08/06 06:21 · خواندن 11 دقیقه

اول 8 و 9 و 10 و بخونین 😑

لیسا:
لیسا بلک پینک - ویسگون

بکوب رو ادامه مطلب...

رزی:

rosieland - Channel statistics -‌ ʀᴏsᴇ̀༅. Telegram Analytics

جنی:
💖😍😍جنی. دختره دوم گروهه زیبای بلک پینک و معروف به فرشته ی زیبای گروه 💖💖 | Iranian K-Pop✌ Amino

جیسو:

بیوگرافی بلک پینک :: کیپاپkpop

جونگ کوک :
kpop | جانگ جونگ کوک

جین:

جیمین: - ویسگون

تهیونگ:
کیم تهیونگ - BTS - ویسگون

خوب شروع:

 

# جین

در رختکن باز شد و تهیونگ و جونگ کوک وارد رختکن شدن.

چشای تهیونگ قرمز شده بود ، بدجور . معلوم بود اصلا وصله نداره

پرسیدم:

چی شده؟

تهیونگ که چیزی نگفت .

رو کردم به جونگ کوک که از طرز قیافش فهمیدم الان وقت حرف زدن نیست .

تهیونگ بدون اینکه چیزی بگه سریع لباسشو عوض کرد  و  راهی کلاس موسیقی شد.

 

 

وقتی رفت از جونگ کوک پرسیدم :

+ چیشده؟

+ هیچی رزی گفته که جیسو از تهیونگ خوشش نمیاد

یه دفعه شادی تو دلم بوجود اومد که نمی دونم از کجا .

جونگ کوک همین جور که به سمت کمدش می رفت گفت:

+ من که همچین فکری نمی کنم 

من هم بدون اینکه چیزی بگم رفتم لباسامو عوض کردم و راهی کلاس شدم .

 

 

 

 

# جیسو

اخه کی به رزی گفته بود از طرف من حرف بزنه.

 

اخه چرا باید از طرف من حرف می زد ؟

خودم هنوز نمی دونم چیزی که قلبم میگه رو باور کنم یا مغزم

در رختکن رو باز کردم و وارد راهرو شدم .

اخر راهرو  ناگهان جونگ کوک و تهوینگ جلوم سبز شدن.

چشم های تهیونگ پر اشک بود .

می دونستم چرا . 

برای اولین بار بدون اینکه بهم زیر چشمی نگاه کنه مثل ادم های معمولی از کنارم رد شد و رفت .

من هم سرم رو انداختم پایین و به سوی کلاس رفتم .

 

در کلاس را که باز کردم هیچ کس حتی استاد هم داخل کلاس نبود.

 

برای همین رفتم در کمد ساز ها را باز کردم ه یه اتاقک کوچک بود و سرم و گذاشتم روی پاهام و گریه کردم .

 

صدای باز شدن در من رو ترسوند.

اما نمی خواستم با هیچ کس روبرو شم مخصوصا تهیونگ .

برای همین دوباره سرمو گذاشتم روی پاهام و سعی کردم بدون صدا گریه کنم

ناگهان در اتاق ساز ها باز شد 

شوکه شدم و سریع از جام بلند شدم و اشکام و پاک کردم 

تهیونگ بود .

+ گریه می کردی؟

جواب ندادم 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نشست روی زمین و دستامو گرفت 

منم بدون اینکه چیزی بهش بگم جلوش نشستم 
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سرش رو اورد جلو

 

شوکه شده بودم

 

 

 

 

 

نمی دونستم چه کار کنم..............

این پستو به 30 تا نظر برسونین ادامه می زارم