Billarm انتقام شیرین pr 20

sarina-사리나 · 05:40 1399/09/19

ایدامه پلیزززززز

 

ج#تهیونگ

جیسو و سوار ماشین کردیم و به سمت بیمارستان راهی شدیم

وقتی به بیمارستان رسیدیم جونگیون رفت تا برانکارد بیاره و لیسا هم به سمت ماشین جونگ کوک رفت و من هم جیسو و بغل کردم تا جونگیون بیاد

حالا اگه این دختر چیزیش شده باشه هیچ وقت خودمو نمی بخشم

من بودم که زورش کردم بیاد کمپانی

من بودم که گفتم با هم بدوییم

اگه جیزیش بشه جواب خانواده اش و چی بدم؟

جونگیون با برانکارد به سمت ماشین دوید و برانکارد و گذاشت بغل ماشین

من هم جیسو و به ارومی روی برانکارد گذاشتم و با جونگیون به کمک هم برانکارید و به سمت بیمارستان بردیم و لیسا و رزی هم از پشت دنبال ما می دویدن

وقتی وارد بیمارستان شدیم جونگیون داد زد:

+ کسی نیس؟

یه پرستار به سمتمون دوید و تا جیسو و دید تقریبا ماجرا و فهمید و ما رو به سمت اتاق دکتر راهنمایی کرد

در اتاق و باز کردم و وارد اتاق شدیم زنی عینکی و نسبتا پیر اونجا بود

به سمت ما اومد و گفت :

+ چی شده؟

+ داشتیم می دویدیم قش کرد

دستشو روی پیشونی جیسو گذاشت و گفت:

+ خیلی تب داره

با عجله و استرس گفتم :

+ اره

+ شما ارامش خودتون و حفظ کنین لطفا برین پیش منشی و کارهای بستری شدن و انجام بدین و بقیه شو بسپرین به من 

من هم با عجله به سمت در رفتم و باز کردم و به سمت منشی رفتم 

#جنی

دستی دور کمرم حلقه شد و منو به سمت خودش کشید

سر کسی که بغلم کرد بود نزدیک گوشم شد جوری که می تونستم نفس زدن هاشو احساس کنم 

در گوشم زمزمه کرد:

+ دیدی همیشه برا منی

چانیول بود

سریع خودم و ازش جدا کردم و گفتم

+ تو چه کار کردی؟ با اجازه کی.....

+ با اجازه خودم چون تو برا منی

+ زر مفت نزن

+ زر مفت نمی زنم تو هم منو دوس داری

+ نه.....

+ اگه نداری پس اون حرفا به جونگ کوک چی بود؟

همه چیو فهمیدیه بود

بهش گفتم:

+ اون....اون روزااییی که من... منتظر..بودم تا تورو ببینم تو......

اشکام سرازیر شد 

+ تو....

حرفمو قطع کرد و گفت:

+اره من با یکی دیع بودم اما شرطبندی بود 

+ شرطبندی هم مگه میشه 1 سال باشه

به سمت اومد و گفت:

+ اره قرار شده بود که 1 سال با دختره باشم ...

بغلم کرد و سرم توی سینش فرو رفت ادامه داد :

+ ولی وقتی اومد بهت بگم دیدم که...

قطره ی اشکشو روی موهام حس کردم

+ دیدم که با جونگ کوکی 

خودم و ازش جدا کردم:

+ پس چرا همون موقع نگفتی؟ .... تو که می دونستی من جونگ کوک و دوس ندارم

+ حالا می خوای با من باشی یا نه؟

حاضر بودم حتا اگه خواب باشه اون و یه بار برای خودم داشته باشم 

برای همین سرمو به نشانه تایید تکون دادم .......

چون با گوشی نوشتم نتونستم عکس بزارم

لایک و نظر فراموش نشه