sargarmi

این داستان در باره ی زنی است به نام اما که چندین سال پیش پسرش هنری را واگذار کرده است وحالا پسرش پیش او امده و اورا با خود به استوری بروک میبرد او معتقد است که مادر ناتنی اش رجینا (که او فکر میکند او مادر ناتنی سفید برفی است )همه یه مردم شهر را طلسم کرده است و اون ها را از دنیای افسانه ها به دنیای امروزی اورده است 

این سریال زیبا رو تماشا کنید و نظرتون رو بگید

فقط یک ایرانی میتونه یه نوشیدنی اختراع کنه که قبل از خوردن باید تکونش بدی

                               و وقتی تکونش بدی نمیتونی بازش کنی

                                                          دوغ گاز دار

​​​​​

                   بابام

یک بار صدام کرد و گفت :

شنیدی میگن یک دست صدا نداره؟؟

گفتم:اره

جوری خابوند زیر گوشم که صداش تو کل خونه پیچید

گفت اینو زدم که تا یه چیزی رو ندیدی باور نکنی

صدای ن 

ㄴ

خوب این جلسه می خوام بهتون کلمه بگم

하자

شکلش 

که به معنیه بیا این کار را انجام دهیم

خوندنشم اگه جلسات قبل رو کار کرده باشین براتون راحته اما باز بهتون می گم ه با آ میشه ها و ج با آ میشه جا که باهم میشن هاجا

ﯾﻪ همکلاسی داشتیم اﺳﻤﺶ ﺑﺎﻗﺮ ﺑﺎﻗﺮی ﺑﻮد استاد همیشه اول ﻓﺎمیلو می گفت ﺑﻌﺪ اسمو.

 وﻗﺘﯽ اوﻟﯿﻦ بار ﺻﺪاش ﮐﺮد ﮔﻔﺖ ﺑﺎﻗﺮی ﺑﺎﻗﺮ ﺑﯿﺎد!!! با ﺣﺮﮐﺖ زﯾﮕﺰاﮐﯽ رفت ﭘﺎی ﺗﺨﺘﻪ!! استاد گفت:چته؟ 

ﭘﺴر :ﺧﻮدﺗﻮن ﮔﻔﺘﯿﻦ ﺑﺎﻗﺮی ﺑﺎ.. ﻗﺮ ﺑﯿﺎد!! ﻫﯿﭽﯽ دﯾﮕﻪ! ﮐﻞ ﮐﻼس ﻣﻨﻔﺠﺮ ﺷﺪ!

یه بارم یه مغازه آتیش گرفته بود

 پریدم تو عمق آتیش یه دختررو نجات بدم

 آتش نشانه گفت بیا بیرون 

 گفتم انسانیتت کجا رفته ؟

 گفت باشه ولی اون مانکنه بیا بیرون

برای خلاصه ادامه مطلبو کلیک کن

پسرها بعد 10 دقیقه به تفاهم میرسند که روز جمعه برای تفریح کجا برن

.

.

.

دخترها بعد 4 ساعت بحث ،تفریحشون لغو میشه چون الهه به نسترن گفت :خرس

یه بارم بابام کنتور گاز رو دستکاری کرد،

.

.

.

روزی ١٣٠٠ تومن اداره گاز باید به ما پول میداد

برای ادامه (ادامه مطلبو) کلیک کن

اومدم

در مورده ایدله بکوب رو ادامه مطلب

خوب می خوام در مورد کیپاپ بگم همونجوری که در مورد بلک پینک گفتم

برای متن روی ادامه کلیک کن

بچه ها من شاید یه ده روزی نباشم امروز پست زیاد می زارم براتون