پارت 5 بیلارم
بچه ها نمی دونم واقعا خوبه یا نه تروخدا نظر بدین ببینم خوب داره پیش می ره یا نه؟
کلا شد یا نه!
خوب برای این پارت بکوب رو ادامه مطلب:
لیسا:
رزی:
جنی:
جیسو:
جانگ کوک:
وی(تهیونگ):
جین:
شروع پارت:
#جیسو
ساعت ده و نیم بود که تصمیم گرفتم از تخت بلند شم و لباسامو بپوشم.
امروز نمی خواستم برم کمپانی چون بدجور سرما خورده بودم.همینجور که داشتم گوشیمو برمیداشتم که برم یه ابی به صورتم بزنم گوشیم زنگ زد :
جین بود:
+بله؟
+سلام خوبی چرا تو کمپانی نمی بینمت
+بدجور سرما خوردم
+ یا خدا یعنی تواون موقع که داشتی میمردی هم میومدی کمپانی الان انقدر مریضیت بده کهکمپانی نیومدی؟
+ اره
+اهان باشه مزاحمت نمی شم باید برم سر کلاس دنس فعلا
+فعلا
گوشی رو خاموش کردم و پرت کردم رو تخت و رفتم ابی به دست و صورتم زدم
وقتی برگشتم تو اتاقم تصمیم گرفتم برم بیرون یه قدمی بزنم شاید حالم بهتر شد . کولم را از کمد در اوردم گوشی را گذاشتم توش موهامو یه شونه زدم و به راه افتادم .
وقتی داشتم از سر کوچه می پیچیدم با یکی برخورد کردم.
چون بهش خورده بودم داشتم تعادلمو از دست می دادم که
دستامو گرفت و کشید منو بالا تا نیوفتم
وقتی قشنگ فهمیدم چه خبره شناختمششششششششششششششششش
می دونم چرت بود بقیش پارت بعد