پارت 16 بیلارم

sarina-사리나 · 09:18 1399/08/19

خوب عزیزم دلم این پارت تا جایی که بشه طولانیه 🔮

 

لطفا نظر بدین و لایک یادتان نره 👑

آگه نظر کمتر از 10 تا و لایک هم همین طور پست بیلارم پاک میشه و 🌸

دیگه بیلارم اپدیت نمی کنیم 😩

پس حمایت کنین 🎊🎊

لیسا:

카지노싸이트환전 OMG67.COM 카지노싸이트환전 카지노싸이트환전 OMG67.COM 카지노싸이트환전 카지노싸이트환전 OMG67.COM 카지노싸이트환전 카지노싸이트환전 OMG67.COM 카지노싸이트환전

رزی:

جنی:

جیسو:

ایرین:

جونگ کوک:

جیمین:

تهیونگ :

#جیمین 

نمی دونم وقتی که بقیه رفتن انگار لیسا می خواست بهم نزدیک شه 

یه چیزی توی دستش بود 

یکم مونده بود بهم برسه که در اتاق موسیقی باز شد 

یکی وارد شده بود 

لیسا شوکه شده بود برای همین سریع سازشو گذاشت سر جاش و از اتاق سازها رفت تا ببینه کی اومده

#لیسا

وای خدا تا داشتم نزدیک جیمین می شدم که کارم و انجام بدم و انتقاممو بگیرم صدای باز شدن در اتاق موسیقی اومد .

شانس نداشتم.

سریع سازمو گذاشتم توی کمد و از اتاق سازها خارج شدم تا ببینم کی مزاحم کار من شده .

جیسو بود .

مزاحم خدایی .

همش میومد وسط کارها و خراب می کردم

یواش نزدیکش شدم.

تو فکر بود دستشو گرفتم تا بلندش کنم تا با هم بریم به سمت اتاقمون 

به جای اینکه بلند شه محکم دستم و کشید  و من و نشوند بغل خودش .

+ می گی چیشده یا اینکه سکتم می دی 

+ باورم نمیشه 

+ جیسو مسخره بازی در نیار بگو ببینم چی دیدی که انقد رفتی تو خودت تهیونگ کاری کرده؟؟؟ اذیتت کرده ؟؟؟؟

+نه بابا اون بدبخت چی کار می تونه با من بکنه

+ پس بگو چی شده ببینم دیگه 

+ داشتم از سر راهرو می پیچیدم که دیدم رزی و جونگ کوک ....

 + تو واقعا از هیچی خبر نداری ؟؟؟

 + از چی مثلا 

+ یعنی رزی بهت نگفته ؟؟؟؟ همین جور که من فکر می کنم جدیدا به تهیونگ دلبستی رزی از بچگی به جونگ کوک دلبسته بوده 

+ واقعا اخه اون صدای محشری داره

 + اره صداش از همه بهتره اما به خاطر صدا اینجا نیومد اون به خاطر اینکه هر ثانیه و هر ساعت زندگیش بتونه جونگ کوک و ببینه اومده پس اون نمی خواد خواننده شه حالا هم از چیزی که تو دیدی فک کنم جونگ کوک هم نخود پس لطفا بزار هرکاری می خوان بکنن و کاری به کارش نداشته باش چون حتما براشون مهم نیست فعلا حواست باشه و قشنگ فکر کن که باید تهیونگ و انتخاب کنی یا خواننده شدن .

با چیزی که بهش گفته بودم بر حالشو گرفتم بدون اینکه چیزی بگه سرشو تکون داد

من هم پاشدم و رفتم سمت اتاق من و رزی و جیسو تا ببینم رزی چه دست گلی به آب داده 

# جنی

بعد از اینکه ماجرا رو کامل برای آیرین توضی دادم کلی حرف زد که :

+ اصلا نگران نبشا بابات میدونه ماجرای تو و جونگ کوک و رابطتون خراب نمیشه تازه اونجا معروف تر میشی منم میام بقیه کارآموزیمو توی کره می گذرونم

انقدر اینطوری حرف زد تا اینکه راضی شدم به کره برگردم.

از کافه زدیم بیرون و ماشین شخصیم اومد 

+ ایرین بشین به راننده می گم برسونت

+ نه خودم میرم راهی نیست که با

+ ممنون از اینکه اومدی بای 

سوار ماشین شدم .

گوشیم و ا کیفم در اوردم و به جونگ کوک زنگ زدم :

+ بله

+ سلام خوبی ؟

+ سلام عشقم خیلی خوب اجرا کردی خوبم ممنون تو چطوری ؟

+ خوبم یه خبر مهم دارم

+ چی شده مشکلی پیش اومده؟

+ نه دارم میام کره

انگار نارحت شده بود با لحنی گرفته گفت :

+ عه پس به سلامتی 

+ هفته دیگه میام 

+ منتظرتیم عشقم

+ منم منتظر دیدار باهاتم بای

+ بای 

و گوشیو قطع کردم

انگار دوس نداشت برگردم کره .