روزتان چگونه گذاشت 2
یادتونه یه چالش بتون گفتم ؟؟؟ *_*
الان می خوام دیروز و بنویسم 🐩
شمام توی این چالش شرکت کنین 🔮
خب ادامه مطلب ....
دیروز صب ساعت 7 بیدار شدم . مامانم بیدار بود دیدم خوابم میاد رفتم تا 5 دقیقه به 8 روی مبل لم دادم . بعد مامانم اومد گفت پاشو دیگع مثلا امتحان دادی باید سرحال باشب باشو یچی بخور
-نمی خوامممم
-پس پاشو برو سر کلاست که شروع شد
به زور خودم و کشوندم و رفتم و وای فای و روشن کردم بعد رفتم آزمون و دادم و تا ساعت 9 و بیست زنگ تفریح بود پای تبلتم نشستم بعد 9 و 15 بود فک کنم که صبونه خوردم سریع تا 10
10 که مهدی بیدار شد مامانم داشت بهش صبونه می داد منم دوباره رفتم خوردم😀
بعد از کلاس ها هم یه عروسک دارم اسمش نمکی هست گندس با سگه
لباس تنش کردم و شد خواننده بعد به جاش اهنگ می خوندم مهدی هم بادیگارد شد بعد ناهار خوردیم و مامانم رفت خوابید چون صب زود پا شده بود
من هم کلی اهنگ کاور کردم
بعد ساعت 3 تا 3 و 58 دقیقه داشتم پای تلفن با نعیمه حرف می زدم 😮😮😮
ساعت 4 و 15 بود و منم 4 و 30 کلاس زبان داشتم کامپیوتر و روشن کردم اما خراب بود بعد از 3 بار خاموش روشن کردن درست شد و تا ساعت 6 و 15 سر کلاس بودم وقتی کلاس تموم شد رفتم پیش مامانم نشستم بعد اونم لباساشو پوشید و رفت سرکار و من و بابام و مهدی موندیم بعد هم بابان برای شام سیب زمینی اب پز با گوشت چرخ کرده وو کلی پنیر پیتزا گذاشت توی فر بعد هم شام خوردیم و خوابیدیم