هری پاتر1 ( سنگ جادو)
هری پاتر و سنگ جادو ] با عنوان اصلی هری پاتر و سنگ فیلسوف یک فیلم انگلیسی-آمریکایی در ژانر فانتزی به کارگردانی کریس کلمبوس است که در سال ۲۰۰۱ منتشر شد. فیلمنامه این فیلم را استیو کلاوز بر اساس رمانی به همین نام از جی. کی. رولینگ نوشت و دیوید هیمن تهیهکنندهٔ آن بود. سنگ جادو که نخستین فیلم از مجموعهفیلمهای هری پاتر و دنیای جادوگری جی.کی. رولینگ است، توسط کمپانی برادران وارنر ساخته و منتشر شد] داستان فیلم دربارهٔ پسر بچه ۱۱ سالهای به نام هری پاتر است که متوجه میشود یک جادوگر است. او برای تحصیل به مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز رفته و متوجه میشود که در میان جامعهٔ جادوگری بسیار مشهور است؛ شهرتی که ریشه در گذشتهٔ پر از رمز و راز وی دارد. دنیل ردکلیف در نقش هری پاتر، روپرت گرینت در نقش رون ویزلی و اما واتسون در نقش هرماینی گرنجر سه بازیگر اصلی فیلم هستند.
روی بیشتر کلیک کن.
پس از انتشار کتاب هری پاتر و سنگ جادو، کمپانی برادران وارنر حق ساخت اقتباس از روی رمان را در سال ۱۹۹۹ به قیمت ۱ میلیون پوند (معادل ۱٫۶۵ میلیون دلار در سال ۱۹۹۹) خریداری کرد و کار پیش تولید فیلم به صورت رسمی از سال ۲۰۰۰ در انگلستان آغاز شد. پیش از کریس کلمبوس، گزینههایی همچون راب راینر و استیون اسپیلبرگ برای کارگردانی فیلم در نظر گرفته شده بودند. رولینگ اصرار داشت که تمام بازیگران فیلم انگلیسی یا ایرلندی باشند و فیلم حتماً در مکانهای تاریخی یا استودیویی در داخل انگلستان فیلمبرداری شود.
هری پاتر و سنگ جادو در تاریخ ۱۶ نوامبر ۲۰۰۱ در انگلستان و آمریکا به روی پرده رفت. فیلم با واکنش مثبتی از سوی منتقدان مواجه شد و ۹۷۵ میلیون دلار در سرار جهان فروش کرد که آن را تبدیل به پرفروشترین فیلم سال ۲۰۰۱ میکند. سنگ جادو در زمان اکران، پس از تایتانیک، دومین فیلم پرفروش تاریخ سینما لقب گرفت و تا ژوئیهٔ ۲۰۲۰ نیز رتبهٔ چهلوهفتم این جدول را به خود اختصاص دادهاست. سنگ جادو همچنین بعد از هری پاتر و یادگاران مرگ - قسمت دوم، پرفروشترین فیلم مجموعهٔ هری پاتر است. فیلم نامزد و برندهٔ جوایز متعددی شد؛ از جمله نامزد سه جایزهٔ اسکار بهترین موسیقی، بهترین طراحی صحنه و بهترین طراحی لباس. سنگ جادو هفت دنباله داشت که با هری پاتر و تالار اسرار (۲۰۰۲) آغاز و با هری پاتر و یادگاران مرگ - قسمت دوم (۲۰۱۱) پایان یافت.
داستان:
در ۳۱ اکتبر ۱۹۸۱، بعد از آنکه جیمز و لیلی پاتر توسط جادوگر سیاه، لرد ولدمورت به دلیل نامشخصی به قتل میرسند، روبیوس هاگرید به دستور آلبوس دامبلدور به خانهٔ ویران آنها رفته و تنها پسرشان به نام هری را که یک سال بیشتر سن ندارد با خود به محله پریوِت درایو[EN ۳] میبرد؛ جایی که پتونیا،[EN ۴] خواهر لیلی به همراه شوهر و پسرش در آن زندگی میکنند. دامبلدور، هری را جلوی در خانهٔ خالهاش گذاشته و یادداشتی برای خانوادهٔ دورسلی[EN ۵] مینویسد. ده سال میگذرد. هری که از گذشته خود هیچ نمیداند در خانهٔ خالهاش روزگار سختی را پشت سر میگذارد و خصوصاً با پسرخالهاش دادلی[EN ۶] مدام درگیری پیدا میکند. همزمان با نزدیک شدن به یازدهمین سالگرد تولد هری، اتفاقات عجیبی رخ میدهد؛ از جمله اینکه تعداد زیادی نامه توسط جغدها برای هری ارسال میشود؛ اما ورنون[EN ۷] دورسلی، شوهرخالهٔ هری، اجازه نمیدهد که هری این نامهها را ببیند. خانوادهٔ دورسلی به پیشنهاد ورنون به همراه هری برای مدتی به جایی دور افتاده میروند تا اوضاع مثل سابق شود اما هاگرید از راه میرسد و حقایقی را برای هری فاش میکند؛ از جمله دلیل کشته شدن پدر و مادرش و اینکه وی یک جادوگر است و باید برای تحصیل به مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز برود.
هری به همراه هاگرید پا به دنیای جادویی میگذارد. او وسایلی لازم برای تحصیل در هاگوارتز را تهیه میکند و متوجه حقایق تازهای میشود؛ از جمله اینکه پدر و مادرش ثروت زیادی در بانک جادوگران — که گرینگوتز[EN ۸] نام دارد — برایش به ارث گذاشتهاند و در این دنیا، همه او را میشناسند. در قطارِ رفت به هاگوارتز، هری با رون ویزلی آشنا میشود؛ پسری که تمام اعضای خانوادهاش جادوگر هستند و اطلاعات زیادی دربارهٔ دنیای جادویی و جزئیات آن دارد. در مدرسه و در مراسم گروهبندی، هری به همراه رون و دختر باهوشی به نام هرماینی گرنجر در گروه گریفیندور[EN ۹] جای میگیرد و تحصیل خود را به صورت رسمی در هاگوارتز آغاز میکند. زندگی در هاگوارتز هری را با موقعیتهای هیجانانگیز و جدیدی مواجه میکند و همچنین باعث میشود تا وی روز به روز اطلاعات بیشتری دربارهٔ گذشته خود کسب کند. در کلاس معجونسازی، هری با استاد این درس، پروفسور سوروس اسنیپ برخورد میکند که به دلایل نامعلومی اصلاً از هری خوشش نمیآید. این برخورد در روز نخست مدرسه، هری را کمی دلسرد میکند.
در طول کلاس پرواز، هری با پسری به نام دراکو مالفوی از گروه اسلیترین[EN ۱۰] درگیری پیدا میکند اما عملکرد درخشانش در پرواز با جاروی پرنده باعث میشود تا به عنوان بازیکن جویندهٔ تیم کوییدیچ گریفیندور انتخاب شود. یک شب که هری به همراه رون و هرماینی در حال بازگشت به خوابگاه هستند، به اشتباه وارد اتاق ممنوعهای در طبقهٔ سوم شده و در آنجا با یک سگِ سهسر بزرگ برخورد میکنند که ظاهراً مسئول مراقب از چیزی است. صبح روز بعد، هری در روزنامه میخواند که سارقی قصد ربودن یک شی از بانک گرینگوتز را داشتهاست. اطلاعات بعدی، هری را به این نتیجه میرساند که این شی همان چیزی بوده که هاگرید از گرینگوتز برداشته و اکنون آن وسیله در هاگوارتز توسط آن سگ محافظت میشود.
وقوع اتفاقاتی مبهم، از جمله ورود یک غول به قلعه در شب هالووین و خرابی جاروی پرنده هری در طی مسابقهٔ کوییدیچ، هری را به این نتیجه میرساند که اسنیپ به دنبال آن شیء مرموز است. هری و دوستانش هرچه فکر میکنند نمیتوانند ماهیت این شیء را پیدا کنند تا اینکه از طریق هاگرید به اسم نیکلاس فلامل میرسند. سپس مشخص میشود که آن شی در واقع سنگ فیلسوف است که میتواند به دارندهٔ خود، ثروت و عمر بینهایت هدیه کند. هری مدرکی بر علیه اسنیپ ندارد و صحبتهایش نیز توسط کسی جدی گرفته نمیشود. هری که تعطیلات کریسمس را به همراه رون در قلعهٔ خلوت هاگوارتز سپری میکنند، هدیهای عجیب را از سوی فردی ناشناس دریافت میکند: یک شنل نامرئی به همراه یک یادداشت که ادعا میکند این شنل متعلق به پدر هری بودهاست.
با گذشت چند روز، زخم پیشانی هری با دردی همیشگی همراه میشود. هری معتقد است که سوزش زخمش یک نشانه مبنی بر نزدیک بودن خطر است. او گمان میکند که اسنیپ قصد دارد با ربودن سنگ، آن را به ولدمورت بدهد. هری سعی میکند به دیدن دامبلدور برود تا با او صحبت کند اما متوجه میشود که دامبلدور برای انجام کاری به وزارتخانه رفته و در قلعه نیست. در نبود دامبلدور، هری حدس میزند که اسنیپ همراه با تاریکی برای سرقت سنگ اقدام کند و برای همین، وی به همراه رون و هرماینی، نیمهشب در زیر شنل نامرئی هری به طبقهٔ سوم رفته و و بعد از گذشتن از سگ سهسر، وارد یک دریچه میشوند. در راه رسیدن به سنگ، هری و دوستانش با موانع جادویی مختلفی مواجه میشوند، از جمله یک بازی شطرنج جادویی که رون و هرماینی به شدت در آن آسیب میبینند و هری به تنهایی به مسیر ادامه میدهد. هری در انتهای دریچه با استاد درس دفاع در برابر جادوی سیاه،[ یعنی پروفسور کوییرل برخورد میکند و مشخص میشود که ولدمورت، جسم کوییرل را تسخیر کرده و این او بوده که در تمام مدت قصد ربودن سنگ را داشته و اسنیپ قصدش حفاظت از آن بودهاست. کوییرل به دستور ولدمورت با هری درگیری میشود اما هنگامی که پوست هری را لمس میکند به طرز عجیبی سوخته و از بین میرود.
هری در درمانگاه بیدار شده و دامبلدور را بالای سر خود میبیند. دامبلدور به هری اطمینان میدهد که حال رون و هرماینی خوب است و به خاطر اقدامات آنها، دست ولدمورت به سنگ نرسیده و او فعلاً رفتهاست. دامبلدور در پاسخ به اینکه چرا ولدمورت قادر به لمس کردن پوست هری نبوده، میگوید که علت آن جادوی عشق و محافظی است که لیلی در درون هری به جا گذاشته و برای همین ولدمورت قادر نخواهد بود که وی را لمس کند. همچنین مشخص میشود که شنل نامرئی را دامبلدور برای هری فرستادهاست. بعد از مرخصی از درمانگاه و در جشن پایانی سال، اقدامات هری، رون و هرماینی باعث میشود تا گروه گریفیندور برندهٔ جام گروهها شود
بازیگران و نقش ها:
- دنیل ردکلیف در نقش هری پاتر
هری، پسر ۱۱ سالهٔ یتیمی است که در خانهٔ خالهاش زندگی میکند و چیزی دربارهٔ گذشته خود نمیداند. پدر و مادر وی توسط جادوگر سیاه، لرد ولدمورت به قتل میرسند اما وی به علت جادوی محافظی که مادرش در درونش نهفته، از طلسم مرگبار، جان سالم به در برده و فقط زخمی شبیه به صاعقه بر روی پیشانیاش به یادگار میماند. کریس کلمبوس بعد از دیدن اجرای ردکلیف در فیلم تلویزیونی دیوید کاپرفیلد (۱۹۹۹) که محصول شبکه بیبیسی است و حتی پیش از شروع کار انتخاب بازیگران، وی را برای نقش هری پاتر زیر نظر گرفته بود اما سوزان فیگیس (مسئول نخست انتخاب بازیگران) به کلمبوس گفت که والدین محتاط ردکلیف اجازه نمیدهند تا وی در آزمون بازیگری شرکت کند.[کلمبوس معتقد است که پافشاری وی برای انتخاب ردکلیف به عنوان نقش اصلی، دلیل واقعی ترک پروژه توسط فیگیس بودهاست. در سال ۲۰۰۰ و در جریان اجرای نمایش سنگهایی در جیبهایش[یوید هیمن و استیو کلاوز که به تماشای نمایش رفته بودند با والدین ردکلیف ملاقات کردند و بدین ترتیب وی برای آزمون بازیگری فراخوانده شد. هیمن و کلمبوس به والدین ردکلیف اطمینان دادند که نمیگذارند رسانهها در زندگی پسرشان دخالت کنند و موفق شدند نظر آنها را جلب کنند.[رولینگ بعد از دیدن آزمون بازیگری ردکلیف او را تأیید کرد و گفت: «فکر نمیکنم که کلمبوس بتواند شخصی بهتر از این را برای هری پیدا کند.»ردکلیف برای بازی در این فیلم ۱ میلیون پوند دستمزد گرفت، هرچند خودش این مسائل را «کماهمیت» دانست.[۸] ویلیام مسلی که برای بازی در نقش پیتر پونزی در مجموعهفیلمهای وقایعنگاری نارنیا مشهور است از جمله گزینههای بازی در این نقش بود.
- روپرت گرینت در نقش رون ویزلی
رون ویزلی، پسری همسال هری در هاگوارتز است که تبدیل به بهترین دوست وی میشود. تمامی اعضای خانوادهٔ رون از جمله شش برادر و خواهرش، جادوگر هستند. او ششمین فرزند خانواده پرجمعیتشان بهشمار میآید و به همین دلیل، اغلب از کمبود اعتماد به نفس رنج میبرد. در کتاب، رون پسری با قد بلند، موی قرمز و صورتی پر از ککومک توصیف شدهاست. گرینت معتقد بود که به علت موهای قرمزش و شباهت ظاهری، انتخاب خوبی برای این نقش خواهد بود.[۸] گرینت بعد از دیدن گزارش مربوط به تبلیغ انتخاب بازیگران فیلم در نیوزراند از اجرای خود فیلم گرفت و آن را برای سازندگان فیلم فرستاد. تلاش وی موفقیتآمیز بود و تیم بازیگران از وی برای شرکت در آزمون بازیگری دعوت کردند.
هرماینی بهترین دوست دیگر هری و یک دختر مشنگ زاده[توضیح ۲] است. پدر و مادر او هردو دندانپزشک هستند اما با این حال هرماینی از قدرت جادویی بسیار بالایی برخوردار است. او باهوش و بسیار درسخوان است و مغر متفکر گروه سهنفره محسوب میشود. معلم تئاتر واتسون در آکسفورد نام وی را به آژانسهای مختلف استعدادیابی داد. واتسون پیش از گرفتن نقش، پنج بار برای مصاحبه دعوت شد.[پواتسون کار آزمون بازیگری خود را بسیار جدی گرفته بود، هرچند که باور داشت شانس بسیار کمی برای گرفتن نقش دارد.[۸] تهیهکنندگان فیلم تحت تأثیر اعتماد به نفس واتسون قرار گرفتند و معتقد بودند او از تمامی هزاران بازیگر دختری که برای نقش آزمون داده بودند، بهتر عمل کردهاست
- تام فلتون در نقش دراکو مالفوی
دراکو، همسال هری در هاگوارتز و عضو گروه اسلیترین است. دراکو یک اصیلزادهاست و همچون خانوادهٔ ثروتمند خود، جادوگران اصیلزاده را از مشنگزادهها برتر میداند. او دشمن اصلی هری، رون و هرماینی است و از هر فرصتی برای ضربه زدن به آنها استفاده میکند.
- رابی کالترین در نقش روبیوس هاگرید
هاگرید، کلیددار و شکاربان محوطهٔ هاگوارتز است و در کلبهای در نزدیکی جنگ ممنوع در هاگوارتز زندگی میکند. هاگرید یک نیمهغول-نیمه انسان است و بسیار بزرگ و قویهیکل است. او علاقه زیادی به موجودات جادویی و خصوصاً اژدها دارد و بهترین دوست سه قهرمان داستان در هاگوارتز محسوب میشود. رولینگ شخصاً کالترین را برای ایفای این نقش انتخاب کرد.[پکالترین که از طرفداران کتاب بود با رولینگ دیدار کرد و اطلاعاتی دربارهٔ گذشته و آینده هاگرید دریافت کرد و برای ایفای نقش آماده شد.[۵][۱۴] طبق گفته فیگیس، رابین ویلیامز برای ایفای این نقش ابراز علاقه کرده بود اما به خاطر آمریکایی بودن وی، که در تضاد با شرط رولینگ مبنی بر انگلیسی یا ایرلندی بودن بازیگران بود، از سوی کلمبوس رد شدپ
- ریچارد هریس در نقش آلبوس دامبلدور
دامبلدور، مدیر مدرسهٔ هاگوارتز و یکی از مشهورترین و قدرتمندترین جادوگران تاریخ است. وی همچنین رئیس دیوان عالی قضایی جادوگران (ویزنگاموت)، عضو کنفدراسیون بینالمللی جادوگران و رهبر و پایهگذار گروه محفل ققنوس است. هریس ابتدا پیشنهاد بازی در نقش دامبلدور را رد کرد اما بعد از آنکه نوهاش که از طرفداران هری پاتر است، وی را تهدید کرد که دیگر با او حرف نخواهد زد، نقش را پذیرفت.[پ
- آلن ریکمن در نقش سوروس اسنیپ
استاد درس معجونسازی در هاگوارتز و رئیس گروه اسلیترین که به دلایلی احساس خشم و نفرت عجیبی نسبت به هری دارد. تیم راث، نخستین انتخاب برای این نقش بود اما وی به خاطر بازی در فیلم سیاره میمونها (۲۰۰۱) این نقش را رد کرد.
- ایان هارت در نقش پروفسور کوییرل
استاد درس دفاع برابر جادوی سیاه در هاگوارتز که همیشه دستپاچه است و از لکنت زبان رنج میبرد. دیوید تیولیس که یکی از گزینههای ایفای این نقش بود، در فیلم هری پاتر و زندانی آزکابان در نقش ریموس لوپین ظاهر شد.[
- مگی اسمیت در نقش پروفسور مکگونگال
معاون و سرپرست مدرسهٔ هاگوارتز، رئیس گروه گریفیندور و همچنین استاد درس تغییر شکل. مکگونگال در عین جدی و منظم بودن، بسیار مهربان است. او کسی بود که هری را به تیم کوییدیچ گریفیندور دعوت کرد. اسمیت به همراه رابی کالترین، یکی از دو بازیگری بود که توسط شخص رولینگ برای بازی در فیلم انتخاب شد.[۱۳]
- وارویک دیویس در نقش پروفسور فیلیت ویک
استاد سالخورده و ریز نقش درس وردهای جادویی و رئیس گروه ریونکلاو وارویک دیویس، دو نقش دیگر نیز در فیلم ایفا کرد: رئیس جنها در تالار بانک گرینگوتز و صداپیشه نقش گریبهوک[ که ورن ترویر آن را بازی کرد.[
- جان هرت در نقش اولیوندر
چوبدستیساز مشهور و سالخوردهای که صاحب مغازهٔ چوبدستی فروشی در کوچه دیاگون[ست.
- ریچارد گریفیتس در نقش ورنون دورسلی
شوهرخالهٔ مشنگ هری است که همچون همسر و فرزندش از جادو و جادوگران متنفر است. ایان مکنیس از گزینههای بازی در نقش بود.[۲۰]
- فیونا شو در نقش پتونیا دورسلی
خالهٔ مشنگ هری که به خاطر احساساتی که پیشتر نسبت به خواهرش داشت، از پسر وی نیز چندان خوشش نمیآید.
- جان کلیز در نقش نیکِ سربریده
شبح گروه گریفیندور است که حساسیت خاصی بر روی روش به قتل رسیدن خود دارد.
- جولی والترز در نقش مالی ویزلی[
مادر رون است. زنی که همواره نگران سلامت خانواده خود است و در سکوی ۹۳⁄۴ با هری آشنا میشود. روزی اودانل، بازیگر آمریکایی علاقهمند به ایفای نقش بود و دربارهٔ این موضوع با کلمبوس نیز صحبت کرد اما در نهایت، والترز برای آن انتخاب شد.
.