دیشب برق رفت، بابام گفت پاشو یه شمع روشن کن

گفتم نمیخواد وجودت خودش نوره،

.

.

.

یهو دیدم یه دمپایی پرت کرد طرفم و گفت؛ لایک، خوشم اومد