pr21 billarm انتقام شیرین
خبر:
اصن توی پارت قبل نظر ندادین
نمی دونم که خوندین یا نه
اصن می خونین :(
لطفا نظر بدین
به حمایت نیاز داریم
جنی :
جیسو:
رزی:
ویوی:
تهیونگ :
چانیول :
جیمین:
جونگ کوک :
# تهیونگ
به سمت منشی رفتم و کارهای بستری را انجام دادم
دوباره وارد اتاق دکتر شدم
لیسا و رزی روی صندلی نشسته بودن و دکتر بالای سر جیسو بود داشت بهش سرم می زد
به سمت دکتر رفتم و بهش کمک کردم تا سرم و بزنه
وقتی سرم و زد بهم گفت :
+ الان بهوش میاد فشار بهش وارد شده
مکثی کرد
+ اقای تهیونگ بودید درسته؟
+ بله
+ نگران نباشید وقتی بهوش اومد یه سی تی اسکن بگیرید همه چی معلوم میشه
+ چشم
از اتاق خارج شد و من موندم و لیسا و رزی
بعد از چند دقیقه جیمین وارد اتاق شد
و بعدش هم کوک
جیمین به سمت اومد و گفت :
+ چی شد؟
+ هیچی دکتر گفت باید بستری شه
+ ای بابا تا کی ؟
+ نمی دونم
+ بیا بریم کمپانی یکی پیشش بمونه
لیسا گفت :
+ من می مونم
رزی هم با سر حرفشو تایید کرد
جوابش و دادم :
+ نه خودم می مونم بهتره شما برین کمپانی دبیوتون نزدیکه
+ خو دبیو توام نزدیکه
+ من می مونم
باشه ی ریزی گفت و خداحافظی کرد و از اتاق خارج شد
رزی هم به همراه جونگ کوک و جیمین رفت و فقط من موندم و جیسو
# رزی
به سمت ماشین جونگ کوک رفتیم
جیمین بغل جونگ کوک نشست منو لیسا هم پشت نشستیم
توی بین راه به لیسا گفتم :
+ کاشکی می مونی تهیونگ حال خوشی نداشت
+ خودش نخواست
+ به هر حال باید می مونی
+ توروخدا گیر نده
با صدای جونگ کوک که گفت رسیدیم حرفامون ادامه پیدا نکرد
از ماشین پیاده شدیم و به سمت کمپانی رفتیم
سریع به طرف اتاق خواب دویدم و لیسا هم پشت سرم اومد
چقد اتاق بدون جیسو خالی بود
بدون هیچ شوقی
بدون هیچی
انگار اتاق هم از نبودن جیسو ناراحت بود
بدون اینکه لباسام و عوض کنم خودمو روی تخت انداختم و خوابیدم
خیلی خسته بودم
به جای اینکه برم شام خوابیدم
بعدش باید می رفتم خود ارزیابی
# جنی
با برخورد نور توش چشمام بیدار شدم
سعی کردم همه چی رو به یاد بیارم
سریع از جام بلند شدم
چانیول نبود
من دیشب توی بغلش خوابیدم
اما الان نبود
همه چی خواب بود ؟
نه امکان نداشت
سریع بدون اینکه دستی به ریختم بکشم از اتاق رفتم بیرون
+ ویویییییییییییییییییییییی
+ بله خانم
+ چانیول کو؟
+ توی حیاطن خانم
به سمت حیاط دویدم
در خونه و باز کردم
اره چانیول اونجا بود
نفس راحتی کشیدم و به سمتش رفتم
تا متوجه حضور من شد برگشت
اول که با قیافه من روبرو شد هیچ عکس العملی نشون نداد
اما بعد از یک ثانیه از خنده روده بر شد
+ چره می خندی؟
+ اخه قیافت
+ به سمتش رفتم
+ دیشب....
+ فکر می کنی دیشب خواب بود ؟
+ اره
+ توی بغلش فششارم داد :
+ همش واقعیت بود
سرمو بیشتر توی بغلش فشار دادم و گفتم
+ ممنون که هستی
نظررررررررررر نمی دی؟