sargarmi

خو گوگولا به مناسبت یلدا تا شب اگه وقت کنم یه چن تا پارت دیگم بزارم:)))

ایدامه پلیزززززز

رزی:

لیسا:

جونگ کوک:

جیمین:

تهیونگ:

# رزی

نفهمیدم کی با صدای زنگ گوشیم بیدار شدم

وای نه  تست و اموزش نرفتم 

خواب موندم

ساعت 7 صبح بود

سریع از رو تخت بلند شد و به سمت کمد رفتم

لیسا نبود

ای بی معرفت چرا منو بیدار نکردی اخه

لباسمو پوشیدم و با عجله به سمت اتاق دنس رفتم

از صبونم خواب موندم

هیچی هم شام نخوردم

دارم از گرسنگی می میرم

در  اتاق و با عجله بازکردم

کسی نبود ای بابااااااااااااا

کجا بودن پس

همینجور از راهرو ها رد می شدم که صداشون و از اتاق رییس شنیدم

پشت در وایستادم و خودم و مرتب کردم و در زدم

رییس:بفرمایید

رفتم تو

همه برگشتن و نگام کردن

رییس : چقدر دیر

من : بله ببخشید دیگه تکرار نمیشه

رییس : معلومه که نمیشه چون اگه بشه دیگه جات اینجا نیس

بدون توجه به حرفش به سمت لیسا رفتم و بغلش نشستم 

با دست محک زدم رو پاش ولی جوری که بیه نفهمیدن

بهش گفتم چرا بیدارم نکردی

جوابمو نداد

می دونستم چه کارش کنم

ریس گفتش:

خوب ببینید الان جیسو بیمارستانه و به احتمال 100 در 100 خوب هم شد نمی تونه توی جشنواره دنس شرکت کنه

تهیونگ هم که از جیسو مراقبت میکنه و اونم شاید نیاد چون نمی خوام که دبیو کنه

همه با چشای گرد نگاش کردیم

ادامه داد :

حالا که اینطوره دسته بندی عوض میشه

رزی با جونگ کوک :/

لیسا با جیمین مثل قبل :/

و اما جونگیون هم باید با جانگ کوک و لیسا باشه

چی چی شد ؟

اون با مااا/

اون..ننن

نه امکان ندارع

رییس:

خوب دیگه کارم تموم شد برین سر کلاساتون

همه از اتاق خارج شدیم

منو جونگ کوک با تجب به هم نگاه می کردیم

امکان نداشت

#تهیونگ

وای نه

جیسو نبود

به سمت پرستار دویدم

+ببببب...یمااررررر نیسسسس

+ به من چه حتمن رفته دشویی

بلد داد زدم :

+ می گم نیس می فهمی>؟؟؟؟؟؟؟

تازه فهمید با کی طرفه

+ باشه بابا

دنبال من به طرف یاط بیمارستان دوید تا دنبال جیسو بگردیم

وای ماشینم نبود :/

نهههههههه

کجا رفته بود؟

پرستار گف :

+ دیگه رفته چه کار کنم؟؟

+ وای خداااا شفات بده:/

رفت توی بیمارستان

چه پرستاره الاغی

:/

یعنی جیسو با این حالش می خواست رانندگی کنه؟

گوشی و برداشتم و به جیمین زنگ زدم 

اینم درخواستیتون برای شب یلدا :)

نظر یادتون نرههه