sargarmi

TT 

ایدامه

ببخشید دیر شد

نوشتل بودم گذاشته بودمش توی شاد 

که کپیش کنم یادم رفت 😑😐💔

#چانیول
واقعا منظور جنی و نفهمیدم 
اخه چرا؟
چرا روراست به باباش نمیگه نمیخواد
خوب ادم وقتی نمی خواد چجوری می تونه یه کار و انجام بده؟
از سر میز بلند شدم و به سمت اتاقم رفتم
هرچی هم جنی گفت محل ندادم و دراتاقم و باز کردم و محکم پشت سرم بستم
خودم و انداختم روی تخت و به سقف اتای خیره شدم
نفهمیدم کی خوابم برد
با صدای در زدن به خودم اومدم 
+بله؟
ویوی:اقا میشه بیام داخل؟
+بیا تو
در و باز کرد و اومد تو منم از روی تخت نشستم 
+چه کار داری؟
ویوی:
خانم گفتن بهتون بگم مهمون دارین
+کی؟
ویوی:
نمی دونم یه اقایی
+کجاس؟
ویوی:
حیاط پشتی 
+باشه میرم 
از اتاق خارج شد و در و بست
بلند شدم دستی به موهام کشیدم و لباسم و عوض کردم و به سمت حیاط پشتی رفتم

#لیسا

بعد از اینکه تهیونگ و جیمین رفتن اصلا حسه دنس نبود

ولی با هرحالی من و رزیو جونگ کوک به سمت اتاق دنس رفتیم و در و باز کردیم

جونگ کوک یه اهنگ غمناک گذاشت و نشستیم بغلش دیوار

با صدای محکم باز شدن در به خودمون اومدیم 

استاد بود

-مگه شما دبیو ندارین؟

چرا نشستین؟

به دیوار خیره میشین؟

پاشین ببینم

جونگ کوک زیر لبی ببخشید کرد و بلند شدیم و به همراه استاد حرکات نرمشی و انجام دادیم

استاد : قبل دبیو مسابقه دنس دارین درسته؟

رزی :بعله

استاد : جونگیون کیه؟

رزی: پرستاره 😑😑

استاد : با تو و جونگ کوکه لیسا هم با جیمینه فعلا هم تهیونگ و جیسو اجرا ندارن

خوب جونگ برو اهنگ و بزار بیا با رزی تمرین کن لیسا توام بیا اینجا من بهت حرکات و بگم

#جیمین

با تهیونگ به سمت بیمارستان رفتیم

جیسو و بردن اتاق دکتر و من و  تهیونگ موندیم

تهیونگ روی صندلی توی راهرو نشست و سرشو بین دستاش گرفت

کنارش نشستم  و بغلش کردم

یه یه ربع بعد دکتر از اتاق اومد بیرون

تهیونگ به سمتش دوید

تهیونگ:ب..ببخشید چی شده ؟ 

دکتر : ارام باشین مشکل از قلبشه....

نظر یادتون نرههه